بهانه(ولنتاین)

گاهی آدمها بهانه می خواهند تا کاری را انجام دهند مثل شانس ما ،که گاهی بهانه می خواهد تا پشت کند به ما ومارا بی شانس کند. 

 نمونه همین چند روز پیش که مسیر صدو خورده ای کیلومتر را با کمربند رانندگی کردیم وموقعی که به جاده صاف وهموار وخلوت رسیدیم کمربندخودرا بازکردیم (البته منظور کمربند جاسازی شده در ماشین را می گویم . )

در این حین یک فروند پلیس محترم راهور نمایان گردید .در این حالت مارا بدید وجریمه نمودند وصد نصیحت کردند ! 

آری بهانه ! بهانه بود تا قسمتی از پس اندازخود را به دولت محترم تقدیم کنیم . 

گاهی بهانه این قدرها هم بد نیستند نمونه ای عرض می کنم که تازگی ها البت نه تازه تازه ،ولی منظور همین چندساله مُد شده و آن مسئله ولنتاین است ! 

طبق تحقیق ناقصی که این حقیر انجام داده است گویا تاریخچه مشخصی برای ولنتاین وجود ندارد از ظواهر امر بر می آیدکه افسانه ای بیش نیست! 

 برای تنویر افکارعمومی یک مطلب در مورد تاریخچه پیدایش ولنتاین در زیر نقل می کنیم که این حقیر از آن خوشش آمده است 

روز ولنتاین-در سده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده‌است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته‌است از جمله اینکه مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند. کلودیوس به قدری بی‌رحم وفرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار می‌شود و دستور می‌دهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می‌شود. با توجه به آنچه که در افسانه آمده کشیش ولنتاین برای او نامه‍ایی نوشته و آنها را با نوشتن «از طرف ولنتاین تو» (From Your Valentine) امضاء کرده است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای ولنتاین مشاهده می‌‌شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق بر خلاف قانون کلودیوس دوم اعدام می‌شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان ولنتاین تبدیل به نمادی برای عشق شده است.  

بله گاهی ما انسانها برای محبت به دیگران فقط بهانه می خواهیم .حتی اگر این بهانه خارجی یا افسانه ای باشد. 

ما که با این روز به کلی مخالفیم بعضی از این دلایل مخفیانه است وبعضی دلایل را عرض می کنیم .  

عوامل مخالفت:

ایجاد خرج اضافه برای سرپرست خانوار :چه هدیه بدهد یا هدیه بگیرد در دو حالت هزینه آن بر گردن سرپرست محترم خانوارمی باشد . 

ایجاد عادات نامناسب وتوقعات بی جا: از جمله اینکه برای هرمناسبت ساختگی باید هزینه گذاشت واگر فراموش شوددر خانواده ایجاد تنش خواهد شد. 

ایجاد تورم : در این مقطع از زمان با توجه به کمبود وسایل وامکانات وخرید در آن واحد ،کشور را دچار بحران کرده وتورم ایجاد می شود که یحتمل یکی از اهداف گسترش ولنتاین از طرف دشمنان است. 

دلایل دیگر را به آیندگان می سپارم تا راه تحقیق بسته نشود. 

ولنتاین مبارک 

همایش

مخ تعطیل در نظر دارد همایش ((بررسی فلسفی دفترچه تلفن )) را در سطح ملی برگزار کند شما می توانید مقالات خودرا در این زمین به منزل ایشان ارسال کنید.

فرزندکمتر یافرزند بیشتر؟

آخرش این حقیر متوجه نشد باید بچه تولید کند یا دست نگه داردیاتولید را باسیاست های دولتی هماهنگ کند؟  

این حقیر نیک می داند که فرزند بیشتر یعنی دردسر،یعنی خرج اضافه،یعنی کاربیشتر و در یک کلام یعنی زلزله 100ریشتری وتبعات بعدازآن! 

ولاکن آنچه در بالا آمد به یک خنده این فسقلی ها دررررررررررر! 

البت در را دررررررررررر نوشتیم تا ملت بداند در هر(( ر)) آن حکمتی نهفته ومعنی خوابیده است. 

ما همانند بعضی ها نیستیم که از این حرفها بترسیم . 

ما سر لج شرق وغرب هم که شده تولید را بالابرده تا ملت مسلمان افزایش پیداکند .واز افزایش ملت مسلمان ملت کفر بلرزد وشاید هم بـ............... 

مخلص کلام در یک سال پیش در چنین روزی یعنی  19بهمن پارسال ما یک فروند بچه تولید کردیم که در طی 7ماه تحویل جامعه دادیم .تا دشمنان داخلی وخارجی بدانند که ما می توانیم سن بارداری را از 9ماه به 7ماه کاهش دهیم (البت عیال می تواند نه من حقیر ) 

در ابتدای امر این مولود شیشه ای تشریف داشتند اما نه از آن نوع شیشه ای که معتادان مصرف می کنند  نه خیر ! بلکه اینبار شیشه بچه ما را کشیده بود.

در ابتدا به مدت حدود10روز در شیشه قرنطینه شدند تا دشمنان نتوانند آسیبی به وی برسانند بلاتشبیه به گوسفندشبیه سازی شده رویانا . 

در این مدت برای هرشب اتراق در شیشه 500تومان معادل (5میلیون ریال )وجه رایج مملکت از ما گرفتند(یعنی اضافه کار یک سال کشک) که با درایت مسولین امر وتلاش وکوشش خیل کثیری از طایفه اینجانب قسمت شایان توجه آن از بیمه طلایی دریافت گردید! ومابقی مبلغ کان لم یکن تلقی گردید.

از هزینه نگهداری نامبرده نمی گویم چون کسانی که می خواهند دست به تولید بزنند یحتمل پشیمان خواهند شد! 

اکنون یک سال از آن واقع می گذرد وامروز فرزندکوچکم یک سال بزرگترشد وبابت بزرگ کردن آن یک سال از عمرم ویک سال از عمرهمسرم بابت آن تلف شد. 

(البت هرسال زندگی ما معادل 10سال می باشد طبق آخرین قیمتی که از بازار گرفتیم) 

دعا:(دستها به حالت دعا)خدایا نگذار هزینه ای که بابت فرزندانمان کردیم تلف شود با سودمضاعفش  در این دنیا وآن دنیا به ما برگردان.که ما فقط بخاطر ت تولید کردیم.  

فزرندفسلقی عزیزم ،تولدت مبارک. 

باتشکر از دوست گرامیم بابت ذوق وسلیقه ای که بابت احداث تصویر فوق به کاربردند.

به نمازبگویید کاردارم

به نمازبگویید کاردارم 

چه شعارجالبی بود .یادم بود که در ادارات همه این جمله را بالاسرشان می نوشتند . 

یادم بود که روحانیون بالای منبر می گفتند مسجد برای خداست .ویادم بود که ..... 

خلاصه خواستم بگویم که امروز در یکی از نمایندگی های سایپا کارداشتم کارم که تمام شد . 

چون مسافت دور بودنمازم را تعاونی حساب می کردند .سرراه من ودوستم (شایان ذکر است که دوستم مذکربودنه مونث) خواستیم در یکی از مساجد بزرگ اهواز که مظهر علم ودیانت بود نماز ظهر را بخوانیم . 

طبق معمول ماشینهای زیادی روبروی آن ایستاده بودند .وضو گرفتیم وخواستیم وارد مسجد شویم که دیدیم درب مسجد را بستند ویک نفر با حالت تمسخر می گفت امروزنماز تعطیل است!!!!! 

درست که سوال کردیم فهمیدیم آقایان در مسجد جلسه گرفتند ودرب به روی نمازگزاران بسته بود! 

خلاصه اولین بارمی دیدم که مسجد بخاطر جلسه آنهم در موقع نماز بسته باشد!!!! 

درست که نگاه می کنم انگار مساجد اتاق پذیرایی بعضی ها شده وخداوند مهمان !  

البته یکی دومسجد دیگر هم بسته بودند نمی خواهم بگویم خیلی من خداشناسم ودیندار ولی می خواهم بگویم که آنهایی که ادعای خداشناسی می کنند ودیندارند چرا چوب حراج به دین زدند.

می دانم که حرفم خریداری ندارد ولی خواستم اعتراضی کرده باشم به بعضی ها که با دین هم دارند بازی می کنند وبه اسم دین برعیله دین کارمی کنند.

میلاد پیامبررحمت وفرزندبرومندش مبارک باد

مانندآسمان بخشنده ومانند زمین افتاده باشید. 

                                               رمز زندگی همین است. 

میلاد پیامبررحمت وعدالت وفرزند برومندش مبارک/التماس دعا 

اندرفواید کارت ملی

واضح ومبرهن است که هر چیزی مزایا ومعایبی دارد .این اصل را همه می دانند هم موجودات وهم نباتات وهم حیوانات . 

این حقیر ضمن تفحص وتجسس در خلقت کارت ملی به نتایج شگفت انگیزی نائل آمدم که دوست داشتم جهانیان نیز از این نتایج بهرمند شوند.واز این خلقت ایرانی استفاده کنند. 

تعریف کارت ملی :ورقه ای پوشیده با نایلونی سخت که  اطلاعات ایرانیان از شناسنامه در آن کپی شده و سازندگان آن از جعل این کارت ناتوانند(فرهنگ کَدخدا -جلد 4صفحه 245)     

اهمیت کارت ملی :برای تشخیص وشناختن هر چیزی لازم است که اطلاعاتی در مورد آن داشته باشیم فلذابرای شناسایی افرادایرانی از این کارت استفاده می شود وشناسایی توسط روشهای قدیمی همانندشناسایی از روی سبیل وچشم وابرو منسوخ شده اند. 

فوایدوکاربردهای  کارت ملی : 

1- کاربرد حالگیری : این کاربرد بیشتر در ادارت دولتی به کاربرده می شود وموقعی که ارباب رجوع در مورد انجام نشدن به موقع وصحیح کارها انتقادکنند این انتقادممکن است به صورت زبان رایج مملکت یا زبانهای نامفهوم دیگرمانند نوچ نوچ کردن و...باشد. 

در این حالت مردان دولتی برای حالگیری طرف مقابل کارت ملی را مطالبه می کنند که آنهم مراحلی بدین شرح دارد. 

مرحله اول درخواست کارت ملی -(چنانچه کارت ملی داشتید)مرحله دوم حالگیری شروع می شود .عکس کارت با قیافه شما نمی خواند یا شماره کارت ملی شما اشکال دارد ! 

به همین راحتی حال شما گرفته می شود. 

۲- کاردبرد حجیم سازی پرونده:این کاربرد برای ما ایرانیان مایه افتخاراست که در هراداره ای که رفتیم وکار اداری داشتیم یک عددپرونده که شامل انواع کپی ها ازجمله قبض های آب وبرق گرفته تا کپی عکس آخرین دمپایی که پوشیده بودیم را شامل شده وصرفا جهت نشان دادن اهمیت کار است ساخته می شود!فلذا کپی کارت ملی نیزبرقطر این پرونده می افزاید لازم به ذکر است کپی کارت پشت ورو باشد! 

۳-کاربرد ایجاد اشتغال و درآمد:اندیشمندان بر این باورند که این کاربرد هدف اصلی تاسیس وراه اندازی کارت ملی است .ایجاداشتغال برای کپی بگیران وجاعلان اسناد و.... وایجاد درآمد برای خزانه دولتی در این بند می گنجند.  

۴- ایجادعدالت وبرابری:از آنجا که هر فرد یک شماره ۱۰رقمی به آن اختصاص داده می شود وفرقی بین فقیر وغنی وجودندارد عدالت وبرابری در بین مردم اجرا  شده است .لازم به ذکر است برخی از اندیشمندان به این اعتراض کرده که برخی شماره رُند دارند واین امر نوعی تبعیض است.

پیش بینی شده است که کارت هوشمند ایرانیان نیز در راه است تا افتخاری دیگر توسط ثبت احوال بر تارک تاریخ ایران زمین ثبت شود.  

۵-کاربردگروگذاری:در این موردکه بیشتر در سوپرمارکتها استفاده می شود در قبال اخذکارت ملی شیشه نوشابه ،پول قرضی در حد 1000تومان  ،لواشک قرضی وامثالهم داده می شود .

6- کاربرددریافت مایحتاج روزانه : این مورد که از موارد جدید وبا اهمیت است وتا حدود80درصداهمیت کارت ملی را بالابرده است ؛در قبال هر کارت ملی یک کیسه برنج ویا یک فروند مرغ!تحویل دارنده کارت ملی می گردد.اقتصاددانان بر این عقیده اند که اساس خلقت کارت ملی بر این اصل متمرکز است ولاغیر. 

شایان ذکراست که نوع جدید کارت ملی  با نام کارت هوشمندکه نوع پیشرفته کارت ملی می باشد افتخاردیگری از دانشمندان ایران زمین   آماده عرضه می باشد این کارت علاوه بر مواد فوق کاربردهای دیگری مانند اعطای سهمیه بنزین ،ارزاق عمومی ،واگذاری سهام آب وهوا،واگذاری سیب زمینی ،پیاز آذری و....را داراست.  

با توجه به شرایط بدی که دارم از نوشتن ادامه  مطلب معذورم(دارن با کارت ملی برنج می دن )

یاد دارم

پروین اعتصامی: 

یاد دارم یک غروب سرد سرد / میگذشت از کوچه ی ما دوره گرد

دوره گردم کهنه قالی میخرم / دست دوم جنس عالی میخرم

کاسه و ظرف سفالی میخرم / گر نداری کوزه خالی میخرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست / عاقبت آهی کشید بغضش شکست

اول سال است و نان در سفره نیست / ای خدا شکرت ولی این زندگیست

بوی نان تازه هوش مارا برده بود / اتفاقا مادرم هم روزه بود

دیدم چهره اش لک برداشته / دست زیبایش ترک برداشته

سوختم دیدم که بابا پیر بود / بدتر از او خواهرم دلگیر بود

باز آواز درشت دوره گرد / پرده ی اندیشه ام را پاره کرد

دوره گردم کهنه قالی میخرم / کاسه و ظرف سفالی میخرم

خواهرم بی روسری بیرون دوید / گفت آقا سفره خالی میخرید

ادبیات شیشه ای

امروز امتحان داشتم وموقعی که سر جلسه امتحان می رفتم درراه به نوشته های پشت ماشینها نگاه می کردم وبجای بررسی جزوه ام به بررسی نوشته هاپرداختم ! گویا آنها آموزنده تر از جزوه ام بودند وجالب تر.

من معتقدم که ادبیات جدیدی در حال رونق گیری است که ریشه در ادبیات شلگیری یا گلگیری دارد. 

این ادبیات که از ماشینهای سنگین  آغاز شده وغالبا برروی شلگیر یا گلگیر ماشینها می نویسند وحکایت از بینش راننده محترم داشت . 

بیش تر این شعارها ونوشته ها در زمان قدیم در مورد جوانمردی ومضوعات اخلاقی بوده است. 

لاکن با پیشرفت مدنی واجتماعی وتکنولوژی ،وبا تولیدات روبه رشد ماشینهای داخلی این ادبیات به ماشینهای کوچک نیز سرایت کرد وهمانند موصنوعات داخلی از کیفیت افتاده اندویا شاید برعکس. 

به نظر این حقیر ادبیات شلگیری نام خود رابه ادبیات شیشه ای تغییر داده است. ویا به بیانی دیگر ادبیات شیشه ای نوع تکامل یافته ادبیات شلگیری است.

وجه تسمیه ی ادبیات شیشه ای: اکثر این اشعار و ابیات وجملات بر پشت شیشه عقب ماشین نوشته شده وغالبا منعکس کنند احساسات شکننده راننده محترم است . 

لازم به ذکر است که ادبیات شیشه ای باما سخن می گویند  

وگاهی نشانه  اعتراض است ((خوشه یکم ))  -سخت نگیر اینم میگذره

گاهی حکمت است((هرسربالایی یک سرپایینی دارد )) 

گاهی جواب راننده پشت سری است(( خودتی ))((امشی اولااتدردم))

وگاهی شکایت است ((خر بخر از این خودرو نخر))  

گاهی یادی از عزیزان کردن است ((به یاد برادر))  

وگاهی نشانه عشق است.   ننه سلطان غمه

گاهی موعظه است ودرخواست(جان مولا هرکه هستی مردباش)) ((به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد))

ودر برخی مواقع ادبیات مسخره ولودگی  هم دیده می شود . (( جوجه خر است . )) 

(( بی تو هرگز ........با تو؟ عمراً))   

وگاهی مذهبی اعتقادی است(( هرکس به کسی نازد،ماهم به علی نازیم )) 

گاهی هم انگار شناسنامه است که اسم فرزندان را روی آن می نویسند. حمود -عبود شقایق بابا

از آنجا که این ادبیات بر روح و روان مردم تاثیر گذار است لازم است نظارت بیشتری از طرف فرهنگستان و ادب بر آن شود. 

البت اگر بتوان بر کرایه ها نظارت شود دیگر نیازی به نظارت ادبیاتی نخواهیم داشت  وما نظارت کاملی خواهیم داشت.

مخلص کلام اینکه یک نوشته کلی ذهن این حقیر را به خود مشغول کرد. که با کمی دقت متوجه موضع خواهیدشد 

((خداوندا دوزخت فرداست چرا امروز می سوزانی مرا!!!!!!!!!!!! )) 

بفرما !!!!!!!!!!!! 

دهنم به اندازه دهن کفشم باز مانده بود که این دیگه چیه ؟!!!  

یک جمله است اما برای توضیح دادنش چند جلد کتاب باید نوشت. 

لاکن ما جوابش را با استفاده از ادبیات شیشه ای خواهیم داد. 

بالای سرت را نگاه کن ،خدا هر کس را دوست دارد سخت تر امتحان میکند اما هیچوقت هم تنهایش نمیگذارد فقط کافیه بهش اعتماد کنی  

خلاصه از ما گفتن بود واز ........... 

چقدر از این نقطه چینها بدم می آید.هم در امتحان وهم بعضی مواقع نمی توان آنها راپرکرد.

عزت مومن از نگاه رسول خدا

حدیث : عِزُّ المُؤمِنِ اِستِغناؤُهُ عَنِ النّاسِ وَ فِی القِناعَةِ الحُرّیَّةُ وَ العِزُّ.
رسول الله (ص)

ترجمه حدیث : عزت مومن، در بی نیازیش از مردم است و آزادگی و عزت در قناعت نهفته است.


موضوع :
منبع : تنبیه الخواطر، ص169

پسریا دختر کدام یک بهتر است؟

واضح ومبرهن است که سوال علم بهتر است یا ثروت ؟در قدیم مسئله ای لاینحل بوده که جمع کثیری از مردم وعلمای عظام را سرکار گذاشته وبا مرور زمان وتحقیقات میدانی معلوم شد که ثروت بهتر است .بهترین دلیل برای اثبات این مدعا  کرایه ماشین است چون کسی که پول نداردنمی تواند کرایه بدهد وعلم بدست بیاوردواستفاده از الاغ واسترواسب وامثالهم علاوه بر مشکلات عدیده نگهداری آنها ،چون دارای پلاک ملی ووسایل روشنایی نمی باشدحق تردد نداشته وتوسط پلیس راهور اعمال قانون خواهد شد  

فلذا این توجیه کفایت می کند که ثروت بهتراست وثروت علم وجاه می آورد(نمونه همان وزیر که دکتری قلابی داشت !)

در مورد دانشگاه مجازی نیز چون کلاسها از طریق اینترنت برگزار می شوند وهزینه اینترنت بالاست فلذا در صورت نداشتن پول نیز نمی توان مجازی درس خواند . 

در هرصورت این سوال حل شده تلقی شده وجای بحثی وجود ندارد. 

از آنجا که برای هر چیزی جایگزینی می باشد به نظر این مغفورٌله سوال ((پسر بهتر است یادختر)) جایگزین این سوال کلیشه ای گردد. 

حالا چرا ما به فکر این سوال افتادیم ؟! از آنجا که یکی از دوستان ما صاحب دختری شده است! اینجانب مزایا ومعایب داشتن دختر وپسر را بررسی کرده ،وچون مطالب را ارزنده یافتم خواستم که عموم مردم از نتایج این تفکر بهرمند گردند . 

ابتداعلل گرایش مردم به پسر داشتن را مورد بررسی قرار داده وسپس مزایا ومعایب دختر داشتن را بررسی کرده ودر آخر به نتیجه گیری می پردازیم . 

علل گرایش به پسر داشتن در قدیم الزمان : 

1- فرزندان ذکور در قدیم الایام به علت وجود کار کشاورزی وگله داری برای کار مناسب بوده (خر حمالی)و در بورس بوده وشاخص بورس پسران را بالا کشیده. (استفاده به عنوان منبع تامین معاش وسرمایه)

۲- در جنگ های طایفه ای ومحله ای فرزندان ذکور نقش اساسی داشته وهرکه مردش بیش بردش بیشتر بوده است. (استفاده به عنوان نیروی جنگی)

۳- تربیت فرزندان ذکور در اجتماع به مراتب آسان تر بوده ونامبردگان در کلاسهای خیابانی وفلکه ها به راحتی رها شده وخدشه ای به آنها وارد نمی شد واگر هم می شد از قیمت آنها کم نمی گردید! (آموزش آسان)

۴- خرج ومخارج نگهداری فرزندان ذکور به مراتب پایین تر بوده وگاها به صفرمی رسیده برفرض مثال سالی یک دمپایی ویک شلوار وپیراهن کفایت می نمود . وشام ونهار را درمراسمات وخانه ی همسایه می خوردند.(به مفت زنده ماندن )

علل گرایش مردم در قدیم به دختران : 

علت خاصی به ذهن مورخان واندیشمندان نمی رسدوگویا مردم از روی تفنن و صرفا برای تنوع از دختران نگهداری می کردند!  

اما از علل عدم علاقه به نگهداری دختر می توان به هزینه بالای نگهداری آن مانند خرید یک دست لباس در هر عروسی ومراسم و... سخت بودن نگهداری ورها سازی دختران در اجتماع همانند خیابان وفلکه و... -متعصب بودن مردان بر روی برخی از رسوم وعادات های غلط اجتماعی - نازک نارنجی بودن خانمها! (لوس بودن)- پرحرف بودن وغیر قابل تحمل بودن آنها- ومواردی که از ذکر آنها بنابردلایل امنیتی وخجالتی  معذوریم.

شرح مختصر : 

موارد فوق در قدیم از اصول وعلل گرایش مردم به داشتن فرزندذکور می باشد واکنون با توجه به تغییر شرایط اقتصادی واجتماعی که در ذیل می آید مردم تمایل به نگهداری وپرورش فرزند اناث (دختر)دارند. 

علل گرایش به دختران در این زمان: 

۱- پایین آمدن هزینه نگهداری زنان با توجه به ورود پوشاک چینی ولوازم آرایشی چینی ! هم چنین کوتاه شدن مانتوها به نصف اندازه قدیم بی تاثیر نیست!  

۲- رواج زن سالاری در جامعه ومبادله نقش زن با مرد(یعنی زنها مرد شدند ومردهازن) 

۳- بالا رفتن قیمت طلا وجواهرآلات وبه تبع آن بالا رفتن مهریه (البته این مورد در جاهایی که زن جهاز با خود می آورد یک ضررمحسوب می شود اما در خوزستان این یک حُسن است) 

4-پرهیز مردم از درگیریهای محله ای وطایفه ای با توجه به اطاله دادرسی و معطل شدن در کلانتری هاو...... 

5- نبود آب کافی برای کشاورزی  

6-  درصورت وجود آب قطره ای در برخی مناطق ،ورود تجهیزات مدرن مانند تراکتور و...

7-پایین آمدن کیفیت مردان نسبت به گذشته  

8- نبود فلکه های مناسب وپارک وامثالهم جهت رها سازی مردان (تنها پارک های موجود نیز بنا به دلایلی به خواهران تعلق دارد و ورود مردان در آن ممنوع است) 

9- بقیه موارد  

توضیح : 

در این زمان کسانی که 4دختر دارندودرست آنهارا تربیت کند علاوه بر ورود به بهشت ، فردی ثروتنمد حساب شده که علاوه بر این موارد ،صاحب چهار مرد نیز خواهد شد!

اربعین حسینی تسلیت باد

 

کاروان می آید از شهردمشق 

                     برسرخاک شه سلطان عشق 

کاروان با خود رباب آورده است 

                     بهر اصغرشیروآب آورده است 

کاروان آمدولی اکبرنداشت 

                     ام لیلا شبه پیغمبرنداشت 

کاروان آمد ولی شاهی نداشت 

                     بربنی هاشم دگر ماهی نداشت 

اشتیاق وتبعیض

در منزل ودر کنار کانون گرم بخاری گازی لم داده بودم واز بوی گازی که بوی نفت می دادلذت  

می بردم گویابه جای گاز ،نفت در لوله ها  جریان دارد . نفتی که از استانم بیرون می آید وخرج جاهای دیگر وکشورهای دیگر می شود اما....

در این افکاربودم که موبایلم زنگ خورد ورشته افکارم را پنبه کرد. 

گوشی را برداشتم بنده خدایی که جویای کار بود زنگ زد .با اشتیاق وبا حیای خاصی از استخدام سرایدار در آموزش وپرورش سوال می کرد والتماس دعا داشت . 

مدارکی از من می خواست که نشدنی بود واگر شدنی بودند باز هم بدردش نمی خوردند .  

من کاره ای نیستم . ولی بجای بعضی مسولین خجالت کشیدم.

نمی دانم برخی از این مسولان چه مرگشان شده ؟ 

قرار است چند نفری را به عنوان مستخدم وسرایدار استخدام کنند کلی ملت ریخته در اداره آموزش وپرورش .آخرین آماری که دارم بیش از صد نفری می شوند در حالی که 12 نفرمی خواهند . 

تا اینجای قضیه مشکلی نیست .مشکل اینجاست که  این 12 نفر انتخاب شده اند وبرای بعضی از کارهای اداری وبرای سرپوش گذاشتن روی برخی زد وبندها خیل عظیمی از جوانان وبه تبع آن خانواده های آنها را اساسا سر کار گذاشتند . 

بیچاره ها با اشتیاق به دنبال جور کردن مدرک وکارنامه وکپی وامثال آن  بودند در حالی که آن روی سکه چیز دیگریست ! 

بعضی وقتها آدم از آدم بودنش بدش می آید. 

بعضی از آنها متوجه قضیه هستند ومی دانند که 12نفر انتخاب شده اند لاکن باز هم تیری در تاریکی رها می کنند .  

ما مسلمانیم  وبه جهان آخرت اعتقاد داریم وقتی به یاد آن روز می افتم وروزی که دروغ هایمان نمایان می شوند تنم می لرزد . حاضرم در آتش بسوزم تا جلوی همه رسوا شوم. 

خدایا ما وآنها را ببخش. 

حوصله طنز نوشتن هم ندارم !همین که این وضعیت در مملکت اسلامی رخ  می هدخودش کلی طنزه!!!!!!!

خوشبختی در سه جمله

خوشبختی ما در سه جمله است : تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم :حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا.

انتقاد همانند باران باشد

انتقاد هم مانند باران ، باید آنقدر نرم باشد،  

تا بدون خراب کردن ریشه های آن فرد موجب رشد او شود.... 

ما انسانها اساساً لجبازیم .

ما انسانها اساساً لجبازیم . 

تا دنیا بوده ومورخان نوشته اند انسان موجودی ناشناخته است که فقط سازنده آن یعنی پروردگار عالمیان آن را می شناسد بلاتشبیه به هواپیماهای آمریکایی بدون سرنشین که جدیداً بچه های ما یکی از آنها را دستگیر کرده ودر حال بازرسی وبازجویی ازخلبان آن هستند !!! 

(منظور از بچه ها ،فسقلی های اینجانب نیستند بلکه بچه های اطلاعاتی را عرض می کنم که سعی می کنیم در نوشته های خودمان صمیمی تر با آنها برخورد کنیم تا موجب بسته شدن مغازه ی مجازی ما نشوند)   

طبق معمول یک نمونه عرض فرموده تا موجب تنویر افکار عمومی گردد.وحق مطلب ادا شود. 

نمونه کوچک : 

بارها خودتان دیده اید وقتی به بچه ها بگوییم با فلانی دعوانکن آنها دقیقا حرف مار گوش کرده والبته برخلاف شنیده ها عمل می کنند وما سر از بیمارستان در می آوریم . 

نمونه بزرگ: 

در زمان قدیم به زنها می گفتند :حجاب معنی ندارد وبی حجاب باشندنامبردگان که جزو انسانها حساب می شوند لجاجت فرموده عبا وچادر سر می کنند . 

و وقتی زمانه عوض شد وحجاب مورد سفارش قرار گرفت متاسفانه شاهد لجاجت نامبردگان و ترویج بی حجابی هستیم.  

البت در ترویج بی حجابی موارد متعدد دخیلند از آن جمله : 

1- مسله اقتصادو تورم باعث شده لباس زنها کوتاهتر تولید شود تا جامعه نسوان بتوانند برای هر مراسمی لباس عوض کنند وپول کمتری پرداخت نمایند که با احتساب سرانگشتی این مورد اشتباه به نظر می رسد. 

 

(قیمت های مربوط به قبل ازتحریم می باشد)

2- بالا رفتن قیمت طلاجات در چند دهه ی اخیر باعث شد که زنان برای نشان دادن طلاجات خودلباسهای کوتاهتری بپوشند که خوشبختانه با ورود آقایان دزد این عامل کاهش چشم گیری داشت (یکی از علل عدم دستگیری سارقان مبارزه با این حرکت خانومها ومبارزه بابی حجابی می باشد) 

3-زن ذلیلی مردان نیز در این امر موثر بوده است .که از شرح این بند معذوریم. 

4-بی حجابی در این زمان به اعتقاد برخی از اندیشمندان جدول نشین کنار خیابان نشانه اعتراض به جامعه مردسالارو وضعیت موجودجامعه می باشد .

به نظر اخویتان اگر با زنها درست برخورد می شد آنها لجاجت به خرج نمی دادند واکنون جامعه ما عاری از بی حجابی بود. 

5- به عقیده برخی از روان شناسان بی حجابی نوعی تکدی گری است که البت ما با آن .....  

  

6- باتوجه به عدم کارایی علم ودانش درجامعه کنونی بی حجابی نشانه ای بارز از فرهنگ بالای خانواده می باشد. وبه نوعی جایگزین علم ودانش است.  

 

7- بی حجابی ارتباط با سرمایی یا گرمایی بودن بودن انسان دارد.  

 علل دیگری هم وجود دارد که با توجه به طولانی شدن مطلب از مطرح کردن آنها معذوریم.

شب یلدا

واضح ومبرهن است که آدم بعضی وقتها در مقابل بعضی چیزها هنگ می کند یعنی ابتدا مغز، سوت کشیده سپس برای مدتی سلولهای خاکستری مغز آن دست از کار می کشند وآدمی با چشمان باز به جهان خیره می شود، در حالی که دهان مبارکش بازمانده است. 

حالا چه موقع انسان می هنگد ؟ 

برای نمونه در همین شب یلدا . 

چرا می هنگد ؟ 

جوابش واضح ومبرهن است .جواب این سوال را با یک سوال جواب خواهیم داد. 

چرا شب یلدا اختراع شد ؟ 

جواب :چون چند ثانیه ای شب یا روزطولانی تر شده است!!!!!!! 

 


تو میری و من فقط نگاهت می کنم
تعجب نکن که چرا گریه نمی کنم
بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم
اما برای دیدن تو همین یک لحظه باقیست  

بفرما این هم یک شعر در باب یلدا  

این همه ما زنده بودیم .وکاری به کسی نداشتیم حالا یک چند ثانیه بیش تر که چه؟ 

ولی در کل بهانه خوبی است برای دورهم بودند شاید این چند لحظه به یادمان بیاورند که دیگران هم هستند


 

یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را
باید جشن گرفت  

خلاصه یادمان باشد که دوستانی هم داریم  وشادیهایمان را با آنها قسمت کنیم

چنانکه یکی از دوستان ارسال فرمودند: 

تودلداری چومن دیونه داری  

                    تو مجنونی چو من بی خونه داری 

شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست  

                    اگه تو یخچالت هندونه داری

تنظیم کی برد

برای تنظیم کی برد فارسی فایل زیر را دانلودکرده ودر سیستم خود اجرا کنید 

موفق باشید 

 

برروی عکس جهت دانلود کلیک کنید

به یاد داشته باش

همیشه به یاد داشته باش:
وقتی از وضعیت زندگیت شکایت میکنی،مردمانی هستن که برای داشتن زندگی مثل زندگی تو و بودن به جای تو هرکاری حاضرن بکنن....

چندتا لطیفه باحال



معلمه سرکلاس میگه هر کس خنگه از جاش پاشه!
یه شاگرد بلند میشه میگه: آقا به خدا ما خنگ نیستیم فقط خواستیم شما تنها نباشین! 



یه گروه نشسته بودند به ترتیب هر نفر یه عدد میگفت بقیه میخندیدند ,5 -13-20 .......
یکی میره تو جمعشون می پرسه اینجا چه خبره؟
میگن جکها دیگه خیلی تکراری شده بود براسشون عدد گذاشتیم حالا هر عدد رو همه میدونن چه جکیه میخندیم!
میگن حالا تو یه عدد بگو: میگه 265
همه میخندن یکی غش میکنه یکی خودشو میزنه .......
میگه حالا چیه؟ میگن این جک و تا حالا نشنیده بودیم!



زندگی روستایی

   

این روزها ، هرعصرجمعه  به  یکی از روستاهای اطراف شهرمان می روم.(عکس فوق دزدیه اصلاهمچین روستایی نداریم صرفا جهت رنگ ورو دادن به وبلاگ عکس فوق را گذاشتم)

وارد روستا که شدم به نظر می رسد خانه ها را هرجور که دلشان می خواسته ساخته بودند . واصلا تابع نظم خاصی نیست. 

اما برای آنها منظم است !

خانه های بزرگ که دور تا دور آن ،اتاق ساخته بودند وگویا کاروانسراست . 

در هر اتاق یک خانواده زندگی می کند.بعضی ها  چندتا بچه دارن وبعضی ها تازه ازدواج کردند. 

در کل اگه خوب نگاه کنی همه با حداقل امکانات زندگی می کنند و همه خوشحالند وضع خانه ها در مقایسه با شهر، به ما می گوید که :خانه های آنها موقت است و دلبستگی به دنیا ندارند. 

آدم در لحظه اول می ماند چه بگوید اما باکمی تامل می فهیم که واقعا دارند زندگی می کنند. 

زندگی کاملا طبیعی دارند . هرکس کمکی بخواهد یاری می بیندوهمه از جیک وپیک هم باخبرند.  

هرچند از مسائل سیاسی باخبرند اما وقت خود را برای این چیزها صرف نمی کنند ! 

به وضع موجود قانعند شاید بخاطر اینکه نمی توانند عامل تغییر باشند ویا شاید واقعا به تقدیر خود راضی اند.

از بین این آدمها کسانی به شهر رفته اند اما دیگر این خلقیات را ندارند.عجیب است .نمی دانم زمین شهر فرق می کند یا مردمش ؟! 

گاهی ،شبها با خود می اندیشم که برای چه ما این همه غصه می خوریم پول جمع می کنیم وخانه می سازیم ؟ مگر ما تا ابد اینجاییم؟ چرا در کنار امکانات شهری اخلاق روستایی وجود ندارد؟

ولاکن موقعی که صبح می شود هم چیز را فراموش می کنم ودوباره به دنبال پول می روم ودوباره شهریِ مادر زاد می شوم. 

گاهی باید در شب ماند واز تاریکی استفاده کرد تا روشنایی معنا بدهد. 

چی نوشتیم ما ؟