بیرون نشسته ومات ومبهوت به آسمان خیره شده بودم .در زمان کودکی ام چند ستاره درآسمان داشتم به دنبال آنها گشتم مدتی زیادی است که انها را ندیدم.
نگاه کردم .ولی گرد وخاک اجنبی که مدتی است در شهرم حکمرانی می کند اجازه نداد که ستارهایم را ببینم .
پس ناامید نشدم وبا دقت بیش تری به دنبال انها گشتم ولی هر چه می گشتم چیزی نمی یافتم کسی توان مقابل با گرد وخاک را نداشت و انهایی که توان داشتند نمی خواستند .
همانند بزرگان ژست گرفتم وبه تفکر پرداختم .آری این بار نتیجه داد .ناگهان جرقه ای دکل گاز مغزم را آتش زد وهمانند دکل های نفتی شهرم روشن شد .
اگر نمی توان ستارگان را در بیرون دید باید در درونم به دنبال آنها بگردم .آری در درونم
مثلا مغزم خواست بگه :
اگر نمی توان از راههای معمول بر مشکلات غلبه کرد وراه بسته شد باید از راههای مشابه رفت وراهی پیدا کرد .نباید با مشکلات زیاد درگیر شد بعضی وقتها باید آنها را باید دور زد
تکمیل عرایض با دو سخن:
توماس ادیسون
من نمیگویم که ١٠٠٠ شکست خوردهام. من میگویم فهمیدهام ١٠٠٠ راه وجود دارد که میتواند باعث شکست شود.
سلام
ممنون که به من سر زدی
من هر روز وبم را آپ میکنم خوشحال میشم به من سر بزنید
یعنی الان داری تشویق می کنی واس شکست خوردن؟!
از کجا ی متن فهمیدی ؟
سلام داداش خوبم .ممنون که بیادمی .
جالب بود و متفاوت .
سلام گلم ممنون که سر زدی
اشکال نداره انسان باید در پی کشف چیزای جدید و جاهای جدید باشه
راست گفتی
سلام

شکست پلی به سوی پیروزیه
در هر بار شکست گامی به سوی پیروزی برمی داریم
از حکم ها چه خبر؟
شکرا استاد الفاهم الادیب والله من اطب مدونتک اقرا عتب جدا جمیل
عسی الله یوفقک و یرضیک بما تحب و ایفکنه من های الترابه الاجنبیه
جدا جمیل
اهلا بیک یا اخی العزیز آنه اکثر افرح من اقراء نظرک اشریف