مخ تعطیل باخدا قهر می کنه بالای دفترش می نویسه به نام بعضیا
قاسم وجاسم دوتا دختر میبینن بهشون میگن کاسمتون چیه ؟میگن قاصدک وشاپرک دخترامیپرسن اسم شما چیه ؟ میگن قاسمک وجاسمک
بدلیل نبود فرشته مسلط به زبان مخ تعطیل نامبرده در برزخ سرگردان است!
سربرگ انشای مخ تعطیل : به نام خدایی که هر چه می کشیم از اوست
مخ تعطیل عاشق دختری شد گفت : اسمت چیه ؟ گفت:توتمام باغچه ها هست گفت : فهمیدم شلنگی
مخ تعطیل از البرادعی می پرسه :تو واقعا دکتری؟
البرادعی میگه :آره
مخ تعطیل میگه: پس چرا توآژانس کار می کنی ؟
خدایا آمپر بنزین ماشین بابام مثل امپرحرارت ماشینش بالاباشه وامپرحرارت مثل آمپربنزین پایین باشه
التماس یک مخ تعطیل به عابربانک :شیردات گیته خردوم پیل نیخام گواهی نامموبده
صحرا نشینی معاویه همسفره بود. و بزغاله بریانى را که بر سفره بود، مى درید و به اشتهاى تمام مى خورد. معاویه او را گفت: چنان او را مى درى که گویى مادرش شاخت زده است. و او گفت: تو چنان بر او مهر مى ورزى، که گویى مادرش ترا شیر داده است .
زلزله میاد آبادان بعداز دو روز آبادانیه از زیر آوار در میادخودشومی تکونه بعدمیگه کا ویبره روحال کردی دوستش میگه باباگفتم بذارروآهنگ اون دفه ندیدی بابم چکارکردی
خلیل ابوعلی